عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



به وبلاگ من خوش آمدید

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ♥♥♥پسرک تنها♥♥♥ و آدرس peyman021.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 19
بازدید دیروز : 14
بازدید هفته : 19
بازدید ماه : 95
بازدید کل : 9372
تعداد مطالب : 34
تعداد نظرات : 16
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


آمار مطالب

:: کل مطالب : 34
:: کل نظرات : 16

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 19
:: باردید دیروز : 14
:: بازدید هفته : 19
:: بازدید ماه : 95
:: بازدید سال : 363
:: بازدید کلی : 9372

RSS

Powered By
loxblog.Com

♥♥♥پسرک تنها♥♥♥

ای عشق ای آزادی...
پنج شنبه 22 خرداد 1393 ساعت 23:3 | بازدید : 120 | نوشته ‌شده به دست ♥♥♥پسرک تنها♥♥♥ | ( نظرات )

 

اردیبهشت ماه سال 88 ، استاد یاسمی دعوت ما را برای شرکت در شب شعر انجمن زبان روسی دانشگاه تهران پذیرفتند. همه ی شعرهای این استاد ، قوی و زیبا هستند ولی شعری که اون روز بیش از هر شعر دیگه ای به دلم نشست شعری است که گمشده ی این روزهای مردم "آزادی" را مخاطب قرار خود می دهد، این شعر زیبای استاد را در این پست تقدیم به دوستانم می کنم :

 

ای عشق ای آزادی...

دیریست در غیاب تو تحقیر می شویم
بازیچه تحجر و تزویر می شویم

آزادی ای شرافت سنگین آدمی
این روزها بدون تو تعزیر می شویم

فواره رها شده مصداق سعی ماست
پا می شویم و باز زمینگیر می شویم

قد راست می کنیم برای صعود و باز
از ارتفاع خویش سرازیر می شویم

امروز عقده دلمان باز می شود
فردا دوباره بغض گلوگیر می شویم

*

ما قله های مرتفع فتح ناپذیر
با سادگی به دست تو تسخیر می شویم

ای عشق ای کرامت گسترده ای که ما
در پهنه زلال تو تطهیر می شویم

گرچه به اتهام تو تعزیر می کنند
گر چه به جرم نام تو تکفیر می شویم

اما بی آفتاب حضور همیشه ات
مصداق بیت مختصر زیر می شویم:

یا در هجوم حادثه بر باد می رویم
یا روبروی آینه ها پیر می شویم

 

"از مخمل و از ابریشم" عنوان وبلاگ استاد است.



:: برچسب‌ها: پیمان یارمحمدی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
خیلی وقته دیگه بارون نزده
پنج شنبه 22 خرداد 1393 ساعت 23:2 | بازدید : 109 | نوشته ‌شده به دست ♥♥♥پسرک تنها♥♥♥ | ( نظرات )

 

خیلی وقته دیگه بارون نزده
رنگ عشق به این خیابون نزده


خیلی وقته ابری پر پر نشده
دل آسمون سبک تر نشده


مه سرد رو تن پنجره ها
مثله بغضه توی سینه ی منه


ابر چشمام پر اشکه ای خدا
وقتشه دوباره بارون بزنه


خیلی وقته که دلم برای تو تنگ شده
قلبم از دوری تو بدجوری دلتنگ شده


بعد تو هیچ چیزی دوست داشتنی نیست
کوه غصه از دلم رفتنی نیست


حرف عشق تو رو من با کی بگم
همه حرفا که آخه گفتنی نیست


خیلی وقته که دلم برای تو تنگ شده
قلبم از دوری تو بد جوری دلتنگ شده


خیلی وقته که دلم برای تو تنگ شده
قلبم از دوری تو
بد جوری دلتنگ شده...



:: برچسب‌ها: پیمان یارمحمدی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
جشن مرگ
پنج شنبه 22 خرداد 1393 ساعت 23:1 | بازدید : 101 | نوشته ‌شده به دست ♥♥♥پسرک تنها♥♥♥ | ( نظرات )
 
شب، 
شب سختی بود.
و چه آسان و چه بی پروا گفت : که دگر حسی نیست.
دل من، هری ریخت، درد با من آمیخت،
قلبم از جا لرزید، قطره اشکم خشکید.
مات و مبهوت شدم.
 
***
مادرم گفت : بیا
              سفره ی شام چه رنگین شده است.
و سرم،
 آخ سرم
          پر سردرد شده.
باز هم مادر گفت :
کودکم موقع شام است، 
                                بیا.
 
***
چشمها را بستم،
با دل خود گفتم :
سهم دل نازک من،
پاسخی سرد نبود!!
شوق دیدار کجاست؟!
او که با من میگفت : دل سنگش، تنگ است.
 
***
دلم از سینه جدا شد، نفسم بند آمد.
و دلم، این دل پاک
         که چه امید عبث داشت به دل.
این هم از قصه ی عشق لیلی،
                                وای بر مجنونم.
 
***
مرگ من بود همان لحظه که گفت :
                                     سخنی با تو ندارم،
                                                            قهرم.
                 کاشکی میمردم. 
***
وقت رفتن شده دوست 
آخرین شعر مرا هم تو بخوان و به این آخر بد هم تو بخند
خنده ات تسکینی است،
 به دل خون شده ام
                      فصل مرگم پیداست
                   ((جشن مرگم برپاست))


:: برچسب‌ها: پیمان یارمحمدی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
خاطرات
پنج شنبه 22 خرداد 1393 ساعت 23:1 | بازدید : 221 | نوشته ‌شده به دست ♥♥♥پسرک تنها♥♥♥ | ( نظرات )

خسته و دلگير در شهري غريب

مانده ام لبــــــريز از دلـــواپسي

دل پر از حال و هواي دوستــان

يـــاد از دوران شــاد اطلســـــي

يــــاد دوران رفاقتهــــــــاي دور

دوستـــــان عاشق و خيلي صبور

يــــادآن باران نم نم روي خــــاك

عاشقــــــان ساده با دلهاي پـــاك

ديگر امروز آن رفاقتها كجــاست؟

دوستان روي سخنها با شمــاست

مانده ام در سوگ اين دل مـردگـي

روزهــــاي پرسه در افســـردگـي

پس چه آمـــد بر سر آن زنـدگــي

سهـــم دلهامان همه شرمنـــدگــي

دوستـان رفتند و ما تنها شـــديم؟!

يا كــه ما مانديم و بي فردا شــديم

كاشـــكي ميشد دوباره گريـــه كرد

خاطــری از خاطــراتم زنــــده کرد

کاشکی می شد در این فصل غریب

لحظــه اي اندوه را شرمنـــده كرد



:: برچسب‌ها: پیمان یارمحمدی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
زندگی
پنج شنبه 22 خرداد 1393 ساعت 21:58 | بازدید : 107 | نوشته ‌شده به دست ♥♥♥پسرک تنها♥♥♥ | ( نظرات )

ببب

زِنـدگــــــے بہ مـטּ آموפֿـــتـــ ...

 

بآפֿـتــــــم تآ בلـפֿـوشــــــتــ ڪـُـــــنَم! 

 

بـــــــرگ بَرَنـבه اَتــ سآבگیــــــم نبوב ، בلــ پآڪمــ بــــــوב ...

 

چـــوטּ پـــــــآے مَـטּ به تیغــ ڪَســــــآنے زَפֿـمــ بَرבآشتــ ڪہ

 

اَز آنہـــــــــآ اِنتِظآر مـפـــبتــ בآشتَمــ

 

زِنـבگـــے بہ مَـטּ آموפֿـــتـــ

 

هــیــــچــ ڪـَـــــســ شَبیـــہ פـرفہــــــــآیَشــ نیستـ ... 



:: برچسب‌ها: پیمان یارمحمدی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
amirtataloo
پنج شنبه 22 خرداد 1393 ساعت 21:57 | بازدید : 171 | نوشته ‌شده به دست ♥♥♥پسرک تنها♥♥♥ | ( نظرات )

میخوام شعر بنویسم

تو آیفونمم مینویسم از قلم و کاغذم خبری …

نیست

تازه این یکی هم مثه خونه خوبه رو بیت مغز در رفته

مینویسم

 

بعدا آقا نادر زیرشو عوض میکنه

هه هه ههههه …

مگه داریم

آقا نادر بریم …

………………………………………………….

من از اون دسته افراد رکم که

رد داده مخم رو افکار پرم

من متنفرم از جای بلند تو زیر زمینم با همکار گلم و

امثال خودم با فردای دو رنگ و حرفای دو پهلو

 دردای کهن توی

توی کارمم پر نا مردای گ و…هن

بد تر از اون آدما که همراه تو ان

هم مال توام هم مال خودم

هم مال مردم هم مال هنر

قصدمه پیله هارو پروانه کنم

هه هه به کمک مردای دورم

من عاشق خونوادمم نداشتم حتی پول کارمم

ولی سعی کردم سرپناه باشم من

عاشق خونه ساختنم

یه وقتایی بوده صاف نرم

ولی خب از یه سری توله صاف ترم

نور دوره ولی هنوز توی راهمم و

من یه غول واسه غول آخرم

ولی خب از یه سری توله صاف ترم

من ندارم حال مهمونی

فهمیدم چه حالی داره زندونی

منو کار پنهونی یه جورایی خودمون آره کرم بودیم

ندارم حال خندیدن فهمیدم که باخت داره جنگیدن

میدونم دارم فاز بد میدم

ولی خب یه سری چیزو تازه فهمیدم

مــــــــن …

با چشای بسته بیدارم

مــــــــن …

خسته از این آدما بس که می نالن

مــــــــن …

از درای بسته بیزارم

حرفام به دردام بستگی دارن

من ترکم آذری غیرتی جدی عادی

هرکیم که بام طرف شد

آغلادی ، گتدی ، یاتدی

من زیر سوزن خوابیدم

از دست یه سری تو زرد نالیدم

فکر می کردم رو دست راه میرم

نشد واسه همینم به دور دستا میرم

عاشق تهرونم تو دردا و سرپا موندناش

سرما و گرما بودناش مردا و از ما خوب تراش

عاشق دلهره تو ترسا و لرزا خوندناش

عاشق شعرامم که شب بخونم آروم برات

زمزمه کنی با اون لبات

آره صد رو دوست دارم من واسه تنها روندنا

گریه هامو دوست دارم اشکای سرد با اون هوا

بارون هوار داغون فرار

دنیا ترس داره از داغون ترا

زحمتامو دوست دارم خرج واسه فردامون در آد

درس داره حرفامون برات

اتاقمو دوست دارم تخت واسه تنها موندنا

هــــــی

امیدوارم بلیط بخت واسه فردامون درآد

من واسه کاری که نکردم هیچ موقع معذرت نمیخوام

میدونم اگه قد نبودم زندگیم مزه بد نمیداد

مغزه رد نمی داد و روبه روم یه پنجرست یه دیوار

و یه فضایی که من دلم نمیخواد

یه صدای خسته بنده بیکار



:: برچسب‌ها: پیمان یارمحمدی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تنها
پنج شنبه 22 خرداد 1393 ساعت 21:55 | بازدید : 151 | نوشته ‌شده به دست ♥♥♥پسرک تنها♥♥♥ | ( نظرات )

 

دیشب با خدا دعوایم شد

منو خدا

؛ با هم قهر کردیم …
فکر کردم دیگر مرا دوست ندارد.

رفتم گوشه ای نشستم.

چند قطره اشک ریختم و خوابم برد.

صبح که بیدار شدم، مادرم گفت:

" نمیدانی از دیشب تا صبح چه بارانی می آمد."…



:: برچسب‌ها: پیمان یارمحمدی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
عشق تنها
پنج شنبه 22 خرداد 1393 ساعت 21:54 | بازدید : 147 | نوشته ‌شده به دست ♥♥♥پسرک تنها♥♥♥ | ( نظرات )

 

میگی مهم نیست …  
 
اما وقتی اسمشو می شنوی 
  
داغ دلت تازه میشه ! 
 
میگی مهم نیست … 
 
اما تا بهش فکر می کنی ، 
  
اشک توی چشمات جمع می شه ! 
 
میگی مهم نیست … 
 
اما در تنهایی همش باهاش حرف می زنی !…
 
میگی مهم نیست …
 
اما بعضی وقتا دستت میره رو شمارش …
 
که زنگ بزنی ، نزنی ، بزنی ، نزنی ! 
 
میگی مهم نیست …
 
اما دلت میخواد بازم بهش فکر کنی !
 
میگی مهم نیست … 
 
اما دلت واسه صداشو خنده هاش لک زده !
 
میگی مهم نیست …
 
اما شبا تا صبح خوابت نمی بره ، 
 
با خودت میگی یعنی داره چیکار میکنه ! 
 
میگی مهم نیست  … 
 
اما میدونی چقدر " مهمه " ! 
 
می دونی خیلی دوسش داری ! 
 
میگی مهم نیست …
 
بگو مهمه ؛ 
 
اما … 
 
اونی که باید باشه نیست !


:: برچسب‌ها: پیمان یارمحمدی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
درد تنهایـــــــــی
پنج شنبه 22 خرداد 1393 ساعت 21:52 | بازدید : 206 | نوشته ‌شده به دست ♥♥♥پسرک تنها♥♥♥ | ( نظرات )

درد تنهایـــــــــی کشیـــــــــــــــــــــدن
مثلِ کشیدنِ خطهایِ رنگی روی کاغذِ سفـــــــــید

شاهکاری میسازد به نامِ دیوانــــــــــگی

و من این شاهکــــارِ را به قیمتِ همه فصلهایِ قشنگِ زندگیم خریده ام

تو هر چه میخواهـــــــــی مـــــــرا بخوان

دیوانـــــه، خود خــــواه، بی احساس

نمیــــفروشــــــــم....!!!



:: برچسب‌ها: پیمان یارمحمدی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
دختر خوشگل
پنج شنبه 22 خرداد 1393 ساعت 11:58 | بازدید : 248 | نوشته ‌شده به دست ♥♥♥پسرک تنها♥♥♥ | ( نظرات )

از آن شبی که شدی دلبخواه خیلی ها
کمی عوض شده با من نگاه خیلی ها
چقدر پشت سرم حرفهای نامربوط
شکسته حرمتم از افتضاح خیلی ها
هزار مرتبه گفتی که بی تو می میرم
به (پام) ماندی و سق سیاه خیلی ها . . .‏
گذاشت روی دلم داغ چشمهایت را
و پشت کردی و رفتی به راه خیلی ها
همینکه رد شدی از من به رسم خوشحالی
به آسمان زده می شد کلاه خیلی ها
من از تمامی حقم گذشته ام اما
خدا نمی گذرد از گناه خیلی ها
چه اشتباه عجیبی ست عشق! می بینی ؟
جهان بنا شده با اشتباه خیلی ها
تو رفتی و نرسیدم به آرزوهایم
و سوخت زندگی من به آه خیلی ها




:: برچسب‌ها: پیمان یارمحمدی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

تعداد صفحات : 4